با گاز اولی که به لبو زدم، ابتدا تنها چیزی که احساس کردم داغی محض بود. بافت لبو طوری است که داغی زیادی به خود میگیرد و خیلی دیرتر از سایر خوردنیها، خنک میشود. پس از آن طعمی شبیه به آلبالوی شیرین و سیب دماوند که با میوههای گرمسیری مخلوط شده باشد، مزه کردم.
اما در گاز دوم، طعم باز شیرینتر شده بود. گویا لایههای داخلیتر لبو، شیرینی بیشتری داشتند. به راحتی میتوانستم مزه قند را در بافت لبو احساس کنم. شیرینیاش شبیه به شیرینی خربزه بود و گلو را میسوزاند. میتوانستم تصور کنم که آب تمشک و شاه توت را به ترب پخته شده، اضافه کرده باشند!
گاز سوم و چهارم که از راه رسید، لبو خنکتر شده و مقدار زیادی از حرارت خود را از دست داده بود. خنک شدن لبو، شیرینی آن را کمتر میکرد. حالا میتوانستم طعمی ملایمتر از لبوی پخته شده، مزه کنم. مزه آن شبیه به سیب زمینی پخته شدهای بود که با سسی از تمام میوههای قرمز و بنفش مخلوط شده باشد.
تاج یادت نره:(